هدايتگر، كمالگرا و حساس به مسائل جامعه
سجاد پورقناد
چند سال پيش در حال صحبت با استاد كاظم داووديان (آهنگساز) بودم، خاطرهاي از كلاس استاد دهلوي گفتم؛ ماجرا اين بود كه از ايشان پرسيدم، با اينكه مدتي شاگرد پيانوي استاد مليك اصلانيان بوديد چرا براي پيانوي سولو قطعهاي نساختهايد؟ استاد پاسخ داد: «دانش لازم در اين زمينه را نداشتم!» من هم خيلي جا خوردم و با خودم گفتم وقتي خالق «بيژن و منيژه» و «ماني و مانا» چنين چيزي ميگويد، ما بايد چه كنيم؟!
استاد داووديان در پاسخ گفت: «اين جمله مهمترين درسي بود كه ميتوانستي از استاد بگيري، وقتي يك استادي با توانايي و تبحر حسين دهلوي به تو بگويد كه دانش لازم را در زمينه پيانو ندارم، يعني براي پيانوي سولو نوشتن كاري بسيار مشكل و نيازمند شناخت و تخصص بالايي است و حتي اگر اين سطح از توانايي آهنگسازي براي اركستر سمفونيك را هم داشته باشي، دليل نميشود كه بتواني براي پيانوي سولو هم قطعهاي بنويسي. در واقع اين جمله استاد دهلوي چند درس دارد، اول اينكه بايد راستگو و متواضع باشي حتي اگر هنرمند بزرگي باشي، دوم بايد در موسيقي كلاسيك كمالگرا باشي. (نقل به مضمون)
با اين مقدمه ميخواهم به شخصيتي اشاره كنم كه چنين نقشي را در محيط آكادميك ايران داشته است؛ استاد آذين موحد.
دانشجويان او در دانشگاه تهران و هنرجويانش در انجمن فلوت و كر فلوت تهران به خوبي ميدانند كه افتادگي، تواضع و از خودگذشتگياش و در عين حال كمالگرايي او چه تاثيري در نسل جديد هنرمندان موسيقي داشته است.
شايد هيچ ساز غربياي در ايران به اندازه فلوت، نوازنده برجسته در سطح بينالمللي و در صحنه جهاني نداشته است، استاداني مثل جامعي، سميعيان، كريمي، تقدسي، نوايي، ناژفر، شاهرودي و... ولي بيشتر اين اساتيد به ندرت به ايران آمدند و تاثيرگذار بودهاند. ولي دكتر آذين موحد به دليل همان روحيه ملي كه ارثيه پدر ارجمندش، مهندس نظامالدين موحد (دبيركل حزب ايران و از اعضاي اصلي جبهه ملي ايران) است، در كرسي استادي دانشگاه تهران قرار گرفت و نه تنها يك چهره تاثيرگذار در ساز فلوت شد، بلكه سمت و سوي واحد موسيقي كلاسيك بينالمللي دانشگاه تهران را كه سالها بود (به زعم من) به سمتي شبهه هنري هدايت شده بود، به مسير هنري بازگرداند.
دكتر موحد هم در جايگاه هنرمند نوازنده، هم در جايگاه استاد موسيقي، هم هدايتگر گروه موسيقي كلاسيك دانشكده هنرهاي زيبا و هم حامي جدي سازمانهاي تازه تاسيس غير دولتي موسيقي مثل انجمن فلوت تهران و كر فلوت تهران شخصيتي يگانه بوده و سابقهاي درخشان از خود به جاي گذاشته است.
به عقيده من حتي اگر ما يك استاد فلوت در سطح آكادميك استاد موحد داشتيم كه مانند ايشان در زمينه دروس نظري موسيقي هم به قدري توانايي داشت كه ميتوانست در دانشگاهي در سطح دانشگاه تهران تدريس كند، باز هم در نبود ايشان دانشگاه دچار نقصان ميشد چرا كه هنرجويان دكتر موحد تنها از ايشان درس موسيقي نميگيرند. او همچون استاد علينقي وزيري به دانشجويان ميآموزد كه هنرمند غير از اينكه بايد در كمال هنري باشد، لازم است به اخلاق متعالي انساني معتقد باشد، به وضعيت جامعه حساسيت داشته باشد و به تمام معنا خدمتگزار مردم باشد.
* نوازنده تار و سهتار، خواننده آواز اپراتيك و روزنامهنگار